ویل دورانت میگفت: «تمدن رودی است با دو ساحل» و چنین میاندیشید که بیشتر تاریخنگاران تنها به خود رود توجه دارند «که گاه به دست آنها که میکشند و میدزدند و غوغا میکنند پر از خون شده است». دورانت، اما، تلاش فرهنگی خود را در مجموعه عظیم «تاریخ تمدن» وقف نوشتن حوادثی کرد که در دو ساحل رود اتفاق افتاده و میافتد - جایی که به قول او، «مردمان گمنام خانه میسازند، عشق میورزند، کودک میپرورند، آواز میخوانند، شعر میگویند و مجسمه میسازند.» امیرحسین آریانپور، یکی از مترجمان برجسته این اثر درباره ویل دورانت میگوید: «دورانت برخلاف اکثر مورخان، تاریخ را سرگذشت شاهکارهای افرادی استثنایی و منحصر به جنگها و سیاستبازیها نمیداند و همچنین، به شیوه کوتهنظرانه برخی از محققان غربی، مشرقزمین را با دیده تحقیر نمینگرد و تاریخ تمدن را از یونان آغاز و به اروپای غربی ختم نمیکند. از اینرو، «تاریخ تمدن» او برای خوانندهی ایرانی سودرسان است.» مجموعه سیزده جلدی «تاریخ تمدن» شامل عنوانهای: مشرق زمین: گاهواره تمدن؛ یونان باستان؛ قیصر و مسیح؛ عصر ایمان؛ رنسانس؛ اصلاح دینی؛ آغاز عصر خرد؛ عصر لوئی چهاردهم؛ عصر ولتر؛ روسو و انقلاب؛ و عصر ناپلئون است که توسط گروهی از مترجمان صاحبنام و باتجربه همچون احمد آرام، ع. پاشایی، امیرحسین آریانپور، فتحالله مجتبایی، هوشنگ پیرنظر، حمید عنایت، پرویز داریوش و... ترجمه و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.