کتاب بابالنگ دراز اثر جین وبستر جین وبستر از بستگان مارک توین و فرزند بزرگ خانواده بود. در کودکی با جد مادری، مادربزرگ و مادرش زیر یک سقف زندگی میکرد. او در چهل سالگی، پس از به دنیا آوردن دخترش، در اثر تب زایمان درگذشت. شخصیت اصلی داستان، « جودی آبوت » دختر سرزنده و باهوشی است که در یک پرورشگاه بزرگ می شود اما با پشتیبانی مالیِ حامیِ ناشناس خود می تواند به مدرسه خصوصی راه یابد. جودی که حامی خود را نمی شناسد و فقط در یک نگاه از پشت سر دیده است، او را « بابا لنگ دراز » می نامد و اغلب درباره زندگی و فعالیت هایش به او نامه می نویسد (رمان در قالب همین نامه ها روایت می شود). جودی در مدرسه به سختی تلاش می کند تا فاصله فرهنگی خود با جامعه پیرامونش را که ناشی از بزرگ شدن در انزوای پرورشگاه است، جبران کند. در پایان، «بابا لنگ دراز» خود را معرفی می کند. پ.ن: به جرأتــ میشه جزء بهتریــن کتآبهـآ قرآرش دآد. وقتی کتآبو می بنـدم پُرَم از حس خوب پُــر از حسآیـی که فقط یه دختر میتونه بفهمه… پ.ن۲: خوندنـش به شـدتــــ پیشنهـآد میـشه