




جون هیوارد و آتنا لیو، دو نویسنده و دو دوست نهچندان صمیمیاند که هر یک میخواهند نویسندۀ بزرگی شوند. در این مسیر آتنا بسیار موفقتر است و یک سر و گردن از هر نظر بالاتر از جون قرار دارد و درست زمانی که آتنا تصمیم میگیرد با جون صمیمی شود، طی یک اتفاق عجیب آتنا میمیرد و اینبار جون است که میخواهد جای آتنا را بگیرد اما نه به واسطۀ نوشتههای خودش بلکه با نوشتههای آتنا... شما با خواندن کتاب زرد پوست، علاوهبراینکه یک داستان پر کشش و جذاب را میخوانید؛ به روابط بین نویسندگان، پشت پردۀ ناشران، چگونگی معروف شدن کتابها و حسادت دنیای نویسندگان پی میبرید. ناگفته نماند در این اثر همانطور که ار نامش پیداست، به نژادپرستی و تبعیض نژادی هم پرداخته است.
